تخت جمشيد

بازديد از تخت جمشيد


تخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطة وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرسپولیس خوانده اند ساخته شده است .

ساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار دیگری را بنام تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تالار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان دیگری را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند .

معماری هخامنشی ، هنری است از نوع تلفیق و ابداع که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیة عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند.

اسناد تخت جمشید و کارگران مزد بگیر
در اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشة شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد .
بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت .
زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرهای زیبا ، اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینة یک یا چند نفر است .
کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همة آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند .

گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند . اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شدعبارت از : گندم و گوشت .

اسکندر مقدونی در یورش خود به ایران در سال 331 قبل از میلاد، آنرا به آتش کشید.
تاریخنگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی میدانند ولی برخی کینه توزی و انتقام گیری اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن بدست خشایار شاه علت واقعی این آتش سوزی مهیب میدانند.

ازآنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده تنها می توان تصویر بسیار مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد.

نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در اواخر دهه1310خورشیدی کشف شد.

چیزی که در نگاه اول در تخت جمشید نظر بیننده را به خود جلب می کند، کتیبه ها و سنگ نبشته های گذر خشایارشاه است که به زبان عیلامی و دیگر زبانهای باستانی تحریر شده است. از این گذر به مجموعه کاخهای آپادانا می رسیم، جائی که در آن پادشاهان بار میدادند و مراسم و جشنهای دولتی در آن برگذار می شد.

مقادیر عمده ای طلا و جواهرات در این کاخها وجود داشته که بدیهی است در جریان تهاجم اسکندر به غارت رفته باشد.
تعداد محدودی از این جواهرات در موزه ملی ایران نگهداری می شود. بزرگترین کاخ در مجموعه تخت جمشید کاخ مشهور به "صد ستون" است که احتمالا یکی از بزرگترین آثار معماری دوره هخامنشیان بوده و داریوش اول از آن به عنوان سالن بارعام خود استفاده می کرده است.
تخت جمشید در 57 کیلومتری شیراز در جاده اصفهان و شیراز واقع شده است.


مسیر منتهی به تخت جمشید


نمایی از تخت جمشید


پله های وروردی به تخت جمشید


تصویری حیرت انگیز از تخت جمشید


مقبره اردشیر دوم


مقبره اردشیر سوم


بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید

تخت جمشيد را مي توان تقريباً همانند ارگ ها و يا دژهاي حكومتي و سكونت گاهي ايران در دوران اسلامي دانست، زيرا پادشاهان يا حاكمان ايالت ها يا شهرهاي بزرگ در ايران بر اساس شيوه اي كهن، فضاهاي سكونت گاهي، حكومتي و تشريفاتي خود را غالباً درون محوطه اي محصور و داراي استحكامات دفاعي مي ساختند كه در برابر تهديدها و مخاطرات خارجي و داخلي حتي الامكان در امان باشند. اين گونه مجموعه ها كه آن ها را دژ، كهندژ، قلعه يا ارگ مي ناميده اند، افزون بر فضاهاي سكونت گاهي، حكومتي و تشريفاتي، عرصه ها و فضاهاي متنوعي براي برخي از انواع فعاليت هاي خدماتي و نظامي داشتند. چنين الگويي در طراحي شهري از دوران پيش از اسلام تا اواخر دوره قاجار در بسياري از نواحي و مناطق سرزمين گسترده ايران وجود داشته است و تخت جمشيد را چنان كه داريوش در كتيبه اي به آن به عنوان يك دژ اشاره كرده است، بايد نمونه اي از اين گونه ارگ هاي سكونت گاهي - حكومتي - تشريفاتي دانست.
به عبارت ديگر تخت جمشيد يكي از پايتخت هاي هخامنشيان بود كه در ايامي كه هواي منطقه پارس مناسب بود، در آنجا اقامت مي كردند و البته مرام و آيين هاي بسيار كهن و با اهميت نوروز از سوي حكومت هخامنشي در اين جايگاه برگزار مي شد.
بايد توجه داشت كه تخت جمشيد مانند ساير ارگ ها يا دژها در ميان بيابان و دور از مركز سكونت گاهي نبود، بلكه آن را در كنار شهري آباد و بزرگ ساخته بودند. پروفسور كخ بر اساس مطالب نوشته شده در لوح هاي به دست آمده در تخت جمشيد اظهار داشته كه شهري بزرگ در دشت واقع در پايين صفه تخت جمشيد به نام خوادايتشيه. وجود داشت كه در منابع بابلي نيز به آن اشاره شده است. در لوح هاي ديواني عيلامي به خوادايتشيه و پارسه تقريباً به يك نسبت توجه شده است. البته در ابتداي ساختن صفه و بناهاي تخت جمشيد در لوح ها بيشتر از شهر خوادايتشيه به عنوان مقصد سفر يا محل استقرار رئيس تشريفات نام برده شده، زيرا هنوز در روي صفه، ساختمان و تأسيسات كافي ساخته نشده بود، اما به تدريج كه در كارهاي ساختماني صفه تخت جمشيد پيشرفت حاصل مي شد، از پارسه بيشتر نام برده مي شد.
بنابراين، الگوي ساختن تخت جمشيد در كنار يك شهر مانند برخي ديگر از شهرهاي ايراني پيش از اسلام و همچنين در دوران اسلامي بوده است و آنجا را مي توان نوعي ارگ يا دژ حكومتي - سكونت گاهي دانست كه بخشي از امور حكومتي، سياسي، اداري و اقتصادي امپراتوري هخامنشي در آنجا انجام مي شد.
درباره چگونگي ساختن بناهاي روي صفه هنوز اطلاعات روشن و جامعي به دست نيامده و انتشار نيافته است. البته كتيبه اي از داريوش درباره شيوه ساختن كاخي در شوش وجود دارد كه گوياي چگونگي انجام فعاليت هاي بزرگ ساختماني در آن دوران است و مي توان حدس زد كه در ساختن تخت جمشيد از همان شيوه استفاده شده است. متن آن كتيبه به نقل از كتاب معماري ايران، پيروزي شكل و رنگ چنين است:
اين كاخ را من (داريوش) ساختم - زيور آن از راه دور آورده شد... زمين كنده شد تا به خاك سفت (كف سنگي) رسيدم وخندقي درست شد. سپس قلوه سنگ و شفته در آن انباشته شد. در طرفي به بلندي 40 ارش و سوي ديگر تا حدود 20 ارش. روي آن شفته كاخ بنا گرديد. كند و كوب و انباشتن و خشت هايي كه در قالب زده شد كار مردم بابل بود. الوار كاج از كوهي آورده شد كه آن را لبنان گويند. مردم آشور آن را به بابل و مردم كاركه و يونانيان آن را از بابل به شوش آوردند. چوب يكا از گاندهارا و كرمانا آورده شد. زر از سارد و بلخ آمد و در اينجا روي آن كار شد. سنگ لاجورد گران قيمت و عقيق شنگرفي را از سغد آوردند و فيروزه را از خوارزم. سيم و آبنوس از مصر آمد. تزييني كه ديوارها با آن زيور يافته از يونان، عاج از اتيوپي و از هند و از رخج آورده شد ولي در اينجا روي آنها كار شد. سنگ هايي كه در اينجا به صورت ستون درآمده سنگ آن را از شهري در الام به نام آبي رادو آوردند. سنگ بران و سنگ تراشان كه آنها را ساختند از مردم سارد و يونان بودند. آنهايي كه طلاها را به كار گرفتند مادي و مصري بودند. منبت كاران ساردي و مصري بودند. آنان كه از عاج خاتم مي ساختند بابلي و يوناني بودند. آن ها كه به تزيين ديوار پرداختند مادي و مصري بودند. به ياري و لطف اهورامزدا كاخي باشكوه در شوش بنا نهادم. اهورامزدا مرا و پدرم و كشورم را از هر آسيبي نگه دارد.
چنان كه از متن اين كتيبه آشكار است، در ساختن بناهاي بزرگ و مهم از مصالح و مواد غيربومي نيز استفاده مي شد و در برخي از بخش هاي ساختمان از بهترين انواع سنگ، چوب و ساير مواد و مصالح اصلي و نيز مواد تزييني شناخته شده در سرزمين هاي تابع امپراتوري هخامنشي بهره مي بردند. افزون بر اين از معماران، صنعتگران و هنرمندان اقوام غيرايراني نيز استفاده مي شد و به اين ترتيب از همه يا بخش مهمي از تجربيات معماري و هنري آن دوران - در ايران و ساير سرزمين هاي تابع ايران - به بهترين شكل بهره برداري مي شد. البته با اطمينان مي توان اظهار داشت كه برنامه ريزي، طراحي و نظارت كارها در مقياس كلان بر عهده معماران و هنرمندان ايراني بوده است و چنان كه در بخش بعدي اشاره خواهد شد، الگوهاي اساسي طراحي معماري و شهري در اين مجموعه كاملاً ايراني است.

كاخ ها، تالارها و بخش هاي مهم تخت جمشيد
انواع فضاها و عرصه ها
تخت جمشيد را همان گونه كه داريوش در كتيبه اي به آن اشاره كرده است، مي توان نوعي دژ يا ارگ حكومتي دانست كه جايگاهي براي اداره كشور و برگزاري مراسم رسمي و مذهبي و پذيرايي هاي مهم و باشكوه و تجمع هاي حكومتي و اقامتگاه پادشاه و نزديكان او بود. چنين دژ يا فضايي مانند دژهاي دوران اسلامي كه از برخي از آنها اطلاعات بيشتري در دست است، عرصه هاي گوناگون، اما كمابيش معين و مشخصي داشت. در نزديكي ارگ پارسه يا تخت جمشيد، يك يا چند سكونتگاه بزرگ وجود داشت كه محل زندگي گروه هاي متوسط مردم، كاركنان عادي كاخ ها، گروه هايي از كشاورزان و پيشه وران بود. در برخي لوحه هاي به دست آمده از تخت جمشيد به سكونت گاه هاي واقع در نزديكي تخت جمشيد اشاره شده است، اما هنوز از آنها آثار قابل ملاحظه اي يافت نشده است، زيرا بناهاي آنها با مصالح معمولي و كم دوام ساخته شده بود.
فضاها و عرصه هاي مهم تخت جمشيد را به چند گروه به شرح زير مي توان طبقه بندي كرد:

تالارها يا كاخ هاي حكومتي و تشريفاتي
از تالارها يا كاخ هاي تشريفاتي براي برگزاري تجمع هاي بزرگ حكومتي، به حضور پذيرفتن سفرا و نمايندگان ساير كشورها، بار دادن و به حضور پذيرفتن فرماندهان و فرستادگان سرزمين ها يا اقوام زير فرمان پادشاهي هخامنشي، و ساير تجمع هاي مهم اداري و حكومتي استفاده مي شد. در تخت جمشيد دو تالار يا كاخ بسيار باعظمت و باشكوه وجود داشت كه چنين كاركردهايي داشتند، آنها عبارتند از:
- تالار يا كاخ آپادانا در جبهه شمال غربي صفه تخت جمشيد و در نزديكي پلكان اصلي و بزرگ ورودي.
- تالار يا كاخ صد ستون در جبهه شمال شرقي صفه.

كاخ هاي سكونتگاهي يا سكونتگاهي - تشريفاتي
كاخ هاي سكونتگاهي يا سكونتگاهي - تشريفاتي، تالارها و كاخ هايي را در بر مي گيرد كه بيشتر به براي سكونت و نيز براي پذيرايي ها، مراسم، جشن ها، و تجمع هاي كوچك رسمي يا نيمه رسمي، خانوادگي و مانند آن مورد استفاده قرار مي گرفت.
اندازه ها، تناسبات و به ويژه موقعيت قرارگيري بسياري از اين كاخ ها و تالارها به خوبي گوياي چنين كاركردهايي است. البته بايد توجه داشت كه هنوز اطلاعات موجود درباره بسياري از عرصه ها و فضاهاي تخت جمشيد به اندازه اي نيست كه بتوان همه خصوصيات كاركردي آنها را به درستي و به طور كامل مورد شناسايي قرار داد. برخي از اين گونه كاخ ها عبارتند از:
- كاخ داريوش يا تالار آينه واقع در جبهه جنوبي آپادانا.
- كاخ هديش واقع در جبهه شمال غربي مجموعه حرمسرا.
- كاخ اندرون (موزه فعلي تخت جمشيد) واقع در جبهه شمال شرقي مجموعه حرمسرا.
- كاخ مركزي واقع در منتهي اليه جنوبي فضاي واقع بين آپادانا و كاخ صد ستون.

عرصه زندگي خانوادگي: اندروني يا حرمسرا
بخش اندروني يا حرمسرا در منتهي اليه جبهه جنوبي صفه تخت جمشيد قرار دارد. اين بخش از سمت جنوب به انتهاي صفه و از جبهه شمال به چند كاخ سكونتگاهي - تشريفاتي محدود شده است و از تالارها و فضاهايي نسبتا" كوچك تشكيل شده كه با زندگي خانوادگي پادشاه و اطرافيان نزديك او متناسب است.

خزانه
خزانه محل نگهداري انواع اشياء و لوازم مهم مانند بخشي از جواهرات و اشياء گرانقيمت، جنگ افزارها، آذوقه، لوحه هاي مربوط به فرمان ها و حسابرسي ها و ساير كالاها و لوازم باارزش بود. خزانه در جبهه جنوب شرقي صفه و به شكلي مجزا و مستقل از ساير بخش ها ساخته شده بود.

فضاهاي ورودي و دروازه ها
صفه تخت جمشيد چند ورودي اصلي و فرعي در جبهه هاي مختلف به ويژه در جبهه هاي غربي و شرقي داشت كه مهمترين آنها به شرح زير است:
- پلكان بزرگ ورودي و دروازه اصلي ورودي واقع در جبهه شمال غربي صفه.
- دروازه نيمه تمام واقع در شمال شرقي صفه و رو به روي كاخ صدستون.
براساس شواهد موجود چند دروازه و فضاي ورودي در جبهه شرقي صفه وجود داشته كه آثار اندكي از آنها بر جاي مانده است.

آرامگاه ها يا دخمه ها
دو آرامگاه در ديواره كوه مشرف به صفه تخت جمشيد وجود دارد كه گفته اند به اردشير سوم و اردشير دوم تعلق داشته است. آرامگاه ها يا دخمه هاي واقع در نقش رستم )شش كيلومتري تخت جمشيد( بي ارتباط با موقعيت صفه تخت جمشيد نبودند و مي توان آن ها را نيز بخشي از عناصر جانبي اين صفه به شمار آورد، زيرا محتمل است كه در فاصله بين صفه تخت جمشيد و نقش رستم، سكونتگاه ها و تأسيساتي وجودداشته كه هنوز اثري از آن ها به دست نيامده است.

عرصه ها و فضاهاي خدماتي و نظامي
عرصه ها و فضاهاي خدماتي و نظامي متعددي در بخش ها و قسمت هاي گوناگون صفه تخت جمشيد وجود دارد. از جمله فضاهايي در جبهه شرقي كاخ صدستون هست كه گفته اند محل نگهداري ارابه ها و اسب هاي شاهي بوده است. همچنين آثاري از حصارها و برج هاي نگهباني در جبهه هاي شرقي و نيز در امتداد محدوده و حصار شمالي صفه يافته اند كه براي نگهباني و محافظت از مجموعه تخت جمشيد ساخته شده است. در گوشه جنوب شرقي صفه نيز آثاري يافته اند كه آن را بقاياي برج نگهباني دانسته اند.

صفه تخت جمشيد
داريوش براي ساختن مجموعه كاخ ها، خزانه و سكونتگاه ها يا به عبارت ديگر ارگ حكومتي در دامنه كوه رحمت فرمان داد تا صفه يا سكويي بزرگ به درازاي 455 متر و پهناي 300 متر آماده كنند. براي اين كار مي بايست بخش هايي از دامنه كوه را مي بريدند و صاف مي كردند و بخش هاي ديگري را كه گودتر از سطح دلخواه بود، با خرده سنگ و ملاط پر مي كردند و همچنين در برخي جبهه ها به ويژه جبهه غربي و قسمت هايي از جبهه جنوبي و شمالي ديوارهايي با ضخامت زياد با سنگ درست مي كردند تا سطح صفه به شكل دلخواه فراهم شود. ارتفاع اين ديوارها در برخي جاها تقريبا" به 15 متر مي رسيد. براي ورود به اين صفه ابتدا يك پلكان ورودي در جبهه جنوبي ساخته شد و داريوش فرمان داد بر ديواره اين پلكان نبشته اي به چند خط ميخي، عيلامي و بابلي پديد آيد. وي فرمان داد در متن عيلامي اين سنگ نبشته چنين نگارند: پيش از اين در اين مكان دژي وجود نداشت. به خواست اهورامزدا من اين دژ را ساختم... و من آن را استوار، زيبا و مقاوم ساختم. همان طور كه ميل من بود. داريوش در اين كتيبه اشاره كرده كه وي براي نخستين بار فرمان ساختن دژ يا عرصه تخت جمشيد را داده بود. اين عرصه را صفه تخت جمشيد نيز مي نامند زيرا سطح آن از محيط اطرافش بالاتر است. در زمان داريوش، كاخ آپادانا، كاخ سكونتگاهي داريوش و عمارت خزانه بر روي اين صفه ساخته شد و براي دسترسي به آن ها پلكاني در جبهه جنوبي صفه ساختند. بر اساس كتيبه هايي كه در تخت جمشيد پيدا شده است، گفته اند كه در دشت پايين صفه سكونتگاهي پرجمعيت به نام خوادايتشيه وجود داشته كه در منابع بابلي نيز به آن اشاره شده است. پس از داريوش كارهاي عمراني مهمي در زمان خشايارشا در صفه تخت جمشيد صورت گرفت.

كاخ آپادانا
كاخ آپادانا يا كاخ بار داريوش كه تقريباً در ميانه جبهه غربي صفه تخت جمشيد قرار دارد، مهمترين بناي اين مجموعه به شمار مي آيد و به نظر مي رسد نخستين بناي مهم ساخته شده در اين عرصه بوده است. ساختن اين بنا كه از حدود سال 515 (پ.م.) به فرمان داريوش آغاز شد، نزديك به سي سال طول كشيد و در زمان خشايارشا به اتمام رسيد. نقشه كاخ آپادانا از لحاظ اصول معماري به نقشه كاخ بار كوروش در پاسارگاد شباهت دارد و اين نكته نشان مي دهد كه طرح كاخ مزبور الگوي آن بوده است. در مركز اين كاخ، تالاري ستون دار و مربع شكل وجود دارد كه در سه جانب آن (جبهه هاي شمالي، شرقي و غربي) ايواني ستون دار و در جانب جنوبي فضاها و اتاق هاي سكونتگاهي و خدماتي قرار دارد. در چهارگوشه بنا چهار فضاي برج مانند با نقشه اي مربع شكل وجود دارد. اين كاخ بالاتر از سطح صفه قرار دارد و با شماري پله به روي آن مي رفتند. اندازه هر يك از اضلاع تالار مربع شكل 60.5 متر و مساحت تالار اندكي بيش از 3600 متر مربع است كه در هر ضلع آن شش رديف ستون و در مجموع در داخل تالار 36 ستون و هر يك از سه ايوان كاخ نيز 12 ستون داشت. به اين ترتيب در كاخ در مجموع 72 ستون وجود داشت. ارتفاع ستون هاي اين كاخ نزديك به 20 متر بود. داريوش دستور داد متني خاص به مناسبت بناي آپادانا بر روي چهار لوحه سيمين و چهار لوحه زرين، هر يك به اندازه 33×33 سانتيمتر به سه خط فارسي باستان و عيلامي و بابلي بنويسند و در چهارگوشه آپادانا در زير پي بنا قرار دهند. يكيي از مجموعه هاي سيمين و زرين پيدا شده و در گوشه هاي ديگر، جاي قرارگيري محفظه لوحه ها را يافته اند كه البته لوحه هاي آنها غارت شده است. متن لوحه پيدا شده چنين است. داريوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورها، پسر ويشتاسپ هخامنشي. داريوش شاه مي گويد: اين كشوري كه من دارم، از سرزمين سكاهاي آن سوي سغد تا حبشه، از هند تا سپارت (سارد، ليبي) را اهورامزدا، بزرگ ترين خدايان به من ارزاني داشت. اهورامزدا مرا و شاهنشاهي مرا بپاياد.

ايوان و پلكان شرقي آپادانا
ايوان شرقي 12 ستون در دو رديف شش تايي دارد كه درگاه ورودي تالار را در وسط آن ساخته اند. به نظر مي رسد كه ورودي اصلي كاخ آپادانا در ابتدا از جبهه شرقي آن بوده است و به همين سبب است كه مهمترين نقشي كه در تخت جمشيد حجاري شد و حاكي از اهميت اين مجموعه به عنوان مركز حكومتي امپراتوري هخامنشي بود، در نماهاي پلكان شرقي ايجاد شد، زير اهمه ميهمانان، سفرا و نمايندگان ايالت هاي زير فرمان امپراتوري و كشورهاي ديگر از طريق آن به كاخ وارد مي شدند. ورودي اين ايوان مانند ايوان شمالي از دو پلكان دوطرفه تشكيل شده كه يكي در جلوي ديگري قرار گرفته است. شكل كلي نماي پلكان جلويي از سه بخش تشكيل شده است. در بخش وسط كه به شكل مستطيل است، نقشي متشكل از هشت سرباز پياده وجود دارد كه در دو طرف يك سطح مستطيل شكل بدون نقش، رو به روي هم ايستاده اند. افراد هر يك از دو گروه چهار نفره به صورت يك در ميان لباس مادي (كلاه نمدي و لباس ساده) و لباس پارسي (كلاه ترك دار استوانه اي شكل و لباس بلند چين دار) پوشيده اند. در سطح مستطيل شكل وسط شايد مي خواسته اند نقشي يا متني حجاري كنند كه آشكار نيست به چه دليل موفق به اين كار نشده اند.
در وسط سطح حاشيه بالاي سطح فوق، نقش حلقه بال دار كه آن را نماد فر ايزدي يا نيروي اهورايي و برخي نمادي از قدرت الهي دانسته اند، وجود دارد و در دو سوي آن دو مجسمه از حيواني بال دار يا سر انسان كه احتمالاً نماد نگهباناني فوق بشري بوده است، وجود دارد. بر اساس بررسي هاي چند تن از باستان شناسان كتيبه سنگي حجاري شده اي كه در محل خزانه كشف شد، به اين پلكان تعلق داشت و در جاي سطح مستطيل شكلي كه توضيح داده شد، قرار داشت و به دلايلي كه هنوز كاملاً روشن نيست، آن را از جاي خود در آورده اند و به محل خزانه انتقال داده اند و سنگي را كه نقش هشت سرباز بر روي آن است، در جاي آن قرار داده اند. بر روي سطح حجاري شده اي كه در خزانه كشف شد، نقش مجلس (بار عام شاهي) حجاري شده است. برخي نكاتي كه بر اساس اين حجاري به نظر مي رسد، چنين است:
پادشاه و چند نفر ديگر در زير سايباني قرار گرفته اند. در نقطه مركزي تصوير، پادشاه بر روي نوعي تخت يا صندلي مجلل و مزين نشسته است. در دست راست او يك عصا يا چوب دستي بلند و در دست چپ او يك گل نيلوفر آبي قرار دارد. زير پاي او يك كرسي كوتاه طراحي شده و زيبا قرار دارد. پشت سر او شخصي عالي مقام ايستاده كه در دست راست او نيز يك گل نيلوفر قرار دارد. اين شخص و پادشاه بر روي سكوي كوتاهي كه اندكي از سطح زمين بالاتر است قرار گرفته اند، و به اين ترتيب جايگاه متمايز و بلندتري نسبت به اطرافيان مستقر شده اند. اين موضوع براي نشان دادن برتري آنان نسبت به سايرين بوده است. بعضي از باستان شناسان معتقدند كه شخص بر تخت نشسته داريوش و شخص ايستاده پسر و وليعهد او، خشايارشا بوده است. برخي نيز گفته اند كه شخص نشسته خشايارشا بوده است و ساختن ايوان و پلكان شرقي يا اتمام آن را به وي نسبت داده اند. شخصي در جلوي پادشاه به شكل محترمانه و در حالي كه دستش را به نشانه ادب و احترام در جلوي دهان خود گرفته، در حال ارائه گزارش امور (احتمالاً گزارش مربوط به آمدن نمايندگان ملل و اقوام گوناگون و معرفي آنان) به پادشاه است. برخي حدس زده اند كه او رئيس تشريفات بوده است. در پشت سر وليعهد شخصي ايستاده كه جامه پارسي بر تن دارد، اما سر بندي مانند شال روي سر، گردن و شانه هايش را پوشانده اتس، و حوله اي تا شده روي دست چپ او قرار دارد، احتمالاً او از خدمتكاران شاه يا وليعهد بوده است. با فاصله اندكي از وي نيز يك سرباز با لباس مادي قرار گرفته كه با دست راست كمانداني را گرفته است. در پشت سر اين شخص و در بيرون از سايبان، دو سرباز در لباس پارسي اما با كلاهي كوتاه، ساده و استوانه اي شكل ايستاده اند. دو مرد يا سرباز ديگر نيز كمابيش با همين هيبت و در حالي كه يكي از آنها جعبه يا بخورداني در دست دارد، در طرف ديگر و بيرون سايبان قرار گرفته اند. در هر يك از دو طرف اين صحنه، دو حيوان، يك شير و يك گاو، در حالي ديده مي شوند كه شير بر پشت گاو پريده و در حال دريدن اوست. برخي از پژوهشگران در تفسير اين صحنه نظريه هاي گوناگوني ارائه داده اند كه يكي از آنها با مراسم نوروز و مجلس سلام عام نوروز كه از ايام باستان تا دوران اخير مرسوم بوده است، سازگارتر است. بر اين اساس، شير يكي از صورت هاي فلكي (برج اسد) و نشانه و نماد خورشيد و همچنين نماد تابستان بوده است. گاو نيز يكي ديگر از صورت هاي فلكي (برج ثور) و نماد و نشانه زمستان بوده است. در اين صورت پيروزي شير بر گاو حاكي از رسيدن خورشيد به منزل گاو است و منظور از آن فرا رسيدن نوروز و سپري شدن زمستان بوده است. اين تفسير با ساير نقوش واقع در پلكان عقبي ايوان شرقي كه بار يافتن نمايندگان ملل در آنها نشان داده شده، سازگار است، زيرا در گذشتهدر هنگام جشن نوروز نمايندگان ملل و اقوام تابع شاهنشاهي هخامنشي و احتمالاً سفيراني از ساير ملل و كشورها براي عرض تبريك سال نو در طي مراسمي خاص در مجلس بارعام شركت مي كردند. سطح نماي پلكان عقبي همين ايوان به دو بخش يا دو جبهه تقسيم مي شود، جبهه اي كه در طرف شمال پلكان جلويي قرار دارد و جبهه اي كه در طرف جنوب آن است. سطح جبهه شمالي عقبي به سه رديف افقي بر روي يكديگر تقسيم شده است كه در آنها سربازان (گارد جاويدان)، بزرگان لشكري و كشوري، و كاركنان اداري و خدماتي دربار نشان داده شده اند. سطح سمت جنوبي اين پلكان نيز به سه رديف افقي تقسيم شده است. سطح اين سه بخش كه شكلي شبيه به ذوزنقه پديد آورده به 23 قسمت تقسيم شده است كه در هر يك از آنها نمايندگاني از يك ايالت يا قوم ايراني يا زير فرمان ايرانيان بر روي سنگ حجاري شده است. هر گروه از سه تا نه نفر نماينده در لباس هاي بومي تشكيل شده است كه در جلوي هر كدام يك راهنماي پارسي يا مادي قرار دارد كه آنان را نزد پادشاه مي برد. مي توان حدس زيد كه اين گروه ها بر اساس سنتي كهن براي تبريك نوروز به پايتخت آمده بودند و هر كدام به ترتيبي معين نزد شاه مي رفتند و با هدايايي به نزد شاه مي رفتند. نام هر يك از گروه هاي مزبور با برخي از هداياي آنان به شرح زير است:

مادها
گروه مادي ها نه نفر است كه نفر اول آنان فردي نظامي با كلاهي نمدي شكل و متفاوت از بقيه گروه است و خنجري بر كمر دارد. در جلوي اين گروه يك فرد پارسي با عصايي در دست ايستاده كه آنان را به جايگاه هدايت مي كند. هداياي آنان عبارتند از: يك كوزه، دو كاسه، چند خنجر، گردنبند، دستبند، پارچه و لباس.
خوزي ها
گروه آنان شش نفر است و يك فرد نظامي مادي هدايت آنان را در جلو بر عهده دارد. آنان چند كمان، خنجر، يك شير و دو بچه شير به همراه دارند.
هراتي ها
گروه چهار نفره آنان همراه با يك افسر پارسي هدايايي مانند دو جام، يك شتر و پوست حيوان به همراه دارند.
رخجي ها
آنان چهار نفر هستند و به همراه يك نظامي مادي، دو جام، يك شير و يك پوست پيشكش مي برند.
مصري ها
بخش مهمي از نقش مربوط به گروه شش نفره آنان از ميان رفته است.
پارتي ها
گروه چهار نفره آنان با يك افسر راهنماي مادي، چند جام و يك شتر همراه است.
ساگارتيان ها
شخصي با كلاه مادي در جلوي گروه پنج نفره آنان و پشت سر يك راهنماي پارسي قرار دارد. آنان چند جامه و يك اسب به همراه دارند.
ارمني ها
گروه سه نفره ارمني ها همراه يك راهنماي پارسي، يك اسب و جامي نفيس هستند.
بابلي ها
آنان شش نفر هستند با يك راهنماي مادي كه چند پياله، لباس چين دار و يك گاوميش كوهان دار همراه دارند. نفر اول آنان شايد براي احترام دست راست خود را بلند كرده است.
آشوريان بين النهرين
هفت نفر آشوري با راهنمايي فردي ارسي، تعدادي پياله، پوست، لباس و دو قوچ براي هديه آورده اند.
سكاييان كلاه نوك تيز
گروه شش نفره آنان كه همگي خنجر به كمر بسته اند با يك افسر مادي هستند. آنان يك اسب، تعدادي دستبند و جامه همراه دارند.
گنداريان
سه نفر از گروه شش نفره آنان پنج نيزه و يك سپر در دست دارند و يك گاو كوهان دار نيز به همراه مي برند.
سكاها
گروه پنج نفره سكاها مسلح اند و يك اسب، چند تبرزين و خنجر پيشكش مي برند.
لوديه ها
چهار نفر از شش نفر آنان كلاه بر سر دارند و شماري گلدان، كاسه، بازوبند و ارابه دو اسبه همراه دارند.
كاپادوكي ها
آنان پنج نفر هستند و يك اسب و مقداري جامه هديه آورده اند.
ايونيه ها
آنان هشت نفر با لباسي يك شكل هستند، شماري كاسه، جام، پارچه و كلاه پيشكش آورده اند.
پارتوي ها
چهار نفر پارتوي همراه با راهنماي مادي خود تعدادي كاسه و پياله و يك شتر دوكوهانه به همراه دارند.
هندي ها
گروه پنج نفره هندي ها يك سرپرست دارد كه لباس او با چهار نفر ديگر متفاوت است. راهنمايي گروه را فردي پارسي بر عهده دارد. يك نفر از آنان ترازويي حمل مي كند كه اشياء گرانبهايي در آن است، يك قاطر و دو تبر نيز از هداياي آنان به شمار مي آيد.
سكاهاي اروپايي
محل حجاري اين گروه و چند گروه بعدي در جايي از پلكان است كه مجبور شده اند شخص راهنما را بالاتر و نفر آخر گروه را پايين تر از افراد ديگر تصوير كنند. آنان چهار نفر هستند و نيزه، سپر، و يك اسب به همراه دارند.
عرب ها
اين گروه سه نفره است. راهنماي آنان يك فرد پارسي است. مقداري پارچه يا لباس و يك شتر حمل مي كنند.
زرنگي ها
اينان چهار نفر هستند. راهنماي ايشان يك فرد مادي است، نيزه، سپر و يك گاو همراه دارند.
ليبي ها
سه نماينده ليبي ها، نيزه، آهو و ارابه اي دو اسبه حمل مي كنند. راهنماي آنان يك فرد پارسي است.
حبشي ها
اعضاي اين گروه سه نفر هستند. ظاهراً موهاي آنان كوتاه و مجعد است كه نشان مي دهد آفريقايي هستند. آنان جعبه اي حاوي كالاهي گرانبها و احتمالاً يك عاج فيل و زرافه اي كوچك از گونه اي خاص به همراه دارند.

البته مي توان حدس زد كه به سبب كمبود سطح كافي براي نشان دادن مراسم سلام نوروز در يك محل نتوانسته اند تعداد واقعي نمايندگان را نشان دهند و چه بسا عده واقعي نمايندگان كشورها و مقدار هداياي آنان و نيز عده افسران و نظامياني كه در مراسم سان و رژه شركت مي كردند بسيار بيشتر از آن بوده كه حجاري شده است. افزون بر اين، مي توان آنان را نمايندگان برگزيده گروه هاي بزرگتر شركت كننده دانست كه مي توانستند به جايگاه مخصوص نزديك شوند. بين سطح مستطيل شكل همين پلكان و سطح مثلث شكل آن، سطحي مستطيلي وجود دارد كه كتبه اي از خشايارشا در آن است. اين كتبه نشان مي دهد كه حجاري هاي اين كارخ در زمان خشايارشا به اتمام رسيد. متن آن چنين است:
خداي بزرگ اهورامزدا (ارت) كه اين زمين آفريد، كه آسمان آفريد، كه مردمي آفريد، كه خوشبختي داد مردمان را كه خشايارشا (خشايارشا) را شاه كرد، يكي را شاه بسياري، يكي را فرمانرواي بسياري، من (هستم) خشايارشا، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورهايي كههمه گونه مردم دارد، شاه در اين كشور بزرگ و دورمرز، پسر داريون - شاه، (از تخمه) هخامنشي گويد خشايارشا شاه بزرگ آنچه مرا كرده آمد، اينجا و آنچه مرا كرده آمد در جاي هاي ديگر، همه را به تأييد اهورمزدا كرده ام. مرا اهورمزدا بپاياد! با ديگران ايزدان، و كشورم را، و هر آنچه را كه كرده ام.

كاخ داريوش
كاخ داريوش (معروف به تچر) در جبهه جنوب غربي آپادانا قرار دارد و به نظر مي رسد بناي آن همزمان يا اندكي پس از شروع ساختمان آپادانا آغاز شد.
اين كاخ از يك تالار مركزي مربع شكل با 12 ستون و ايواني در سمت جنوب تشكيل شده است. حياطي نيز در جلوي اين ايوان وجود دارد. در جبهه شمالي تالار مركزي دو اتاق بزرگ ستون دار وجود دارد كه در يك طرف هر كدام و در ميان آن ها اتاق هايي كوچك يا پستوهايي قرار دارند كه به نظر مي رسد براي انبار از آن ها اتاق هايي كوچك يا پستوهايي قرار دارند كه به نظر مي رسد براي انبار از آنها استفاده مي شد.م برخي از درگاه ها، قاب پنجره ها و طاقچه هاي سنگي اين كاخ بر جاي مانده است. بعضي از اين عناصر از يك قطعه سنگ يكپارچه ساخته شده اند. سنگ هاي مورد استفاده در اين كاخ از جنسي خاص و با سطحي بسيار صاف و صيقل شده و به گونه اي است كه تصوير اشياء و اشخاص در آن منعكس مي شود، به اين سبب در دوره معاصر آن را تالار آيينه نيز ناميده اند.
نگاره اي از داريوش در محل ورود به تالار اصلي كاخ وجود دارد كه او را در حال خارج شدن از كاخ نشان مي دهد. در اين نگاره، دو نفر در پشت سر دارويوش قرار دارند، يك نفر يك چتر آفتابي و ديگري يك مگس پران در يك دست و حوله اي در دست ديگر دارد. اين دو نفر كوچك تر از شاه نقش شده اند. در نزديك اين نگاره، كتيبه اي است كه متن آن چنين است: داريوش شاه، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه كشورها، پسر ويشتاسپ هخامنشي اين كاخ را ساخته است.
از تالار اصلي دو درگاه به سمت دو اتاق بزرگ در طرف شمال تالار وجود دارد كه نگاره اي بر آنها تصوير شده است. در اين نگاره شاه در حال وارد شدن به تالار از اتاق نشان داده شده است. در اين نگاره نيز ملازماني در پشت سر شاه قرار دارند.
در درگاه هاي شرقي و غربي اتاق بزرگ واقع در گوشه شمال شرقي تالار مركزي نگاره اي وجود دارد كه خدمتكاري را با روغن دان و حوله نشان مي دهد. اين نگاره حاكي از جنبه سكونتگاهي اين كاخ است.
دردرگاهي در تالار اصلي نيز نقشي وجود دارد كه نبرد پهلواني را با حيواني افسانه اي (با بدن شير، دم عقرب، با شاخ و بال) نشان مي دهد كه ظاهراً پهلوان كه بسيار استوار ايستاده است، در حال غلبه بر حيوان است.
حجاري ها و كتيبه هاي اين كاخ نشان مي دهد كه از آن به عنوان محل و فضاي پذيرش برخي مراجعه كنندگان نيز استفاده مي شده است.

فیلم مستند تخت جمشید کاری از مهندس محمد حسن خواجه عبداللهی همراه با تصاویر بازسازی شده کامپیوتری

بخش اول

بخش دوم

بخش سوم

بخش چهارم

بخش پنجم


استفاده از عدد پی در تخت جمشید
مهندسان هخامنشی راز استفاده از عدد پی (۳/۱۴) را دو هزار و ۵۰۰ سال پیش کشف کرده بودند. آنها در ساخت سازه های سنگی و ستون های مجموعه تخت جمشید که دارای اشکال مخروطی است، از این عدد استفاده می کردند.
عدد پی (۳/۱۴) در علم ریاضیات از مجموعه اعداد طبیعی محسوب می شود. این عدد از تقسیم محیط دایره بر قطر آن به دست می آید. کشف عدد پی جزو مهمترین کشفیات در ریاضیات است.
کارشناسان ریاضی هنوز نتوانسته اند زمان مشخصی برای شروع استفاده از این عدد پیش بینی کنند. عده زیادی، مصریان و برخی دیگر، یونانیان باستان را کاشفان این عدد می دانستند اما بررسی های جدید نشان می دهد هخامنشیان هم با این عدد آشنا بودند.
«عبدالعظیم شاه کرمی» متخصص سازه و ژئوفیزیک و مسئول بررسی های مهندسی در مجموعه تخت جمشید در این باره،‌ گفت: «بررسی های کارشناسی که روی سازه های تخت جمشید به ویژه روی ستون های تخت جمشید و اشکال مخروطی انجام گرفته؛ نشان می دهد که هخامنشیان دو هزار و ۵۰۰ سال پیش از دانشمندان ریاضی دان استفاده می کردند که به خوبی با ریاضیات محض و مهندسی آشنا بودند. آنان برای ساخت حجم های مخروطی راز عدد پی را شناسایی کرده بودند.»
دقت و ظرافت در ساخت ستون های دایره ای تخت جمشید نشان می دهد که مهندسان این سازه عدد پی را تا چندین رقم اعشار محاسبه کرده بودند. شاه کرمی در این باره گفت: «مهندسان هخامنشی ابتدا مقاطع دایره ای را به چندین بخش مساوی تقسیم می کردند. سپس در داخل هر قسمت تقسیم شده، هلالی معکوس را رسم می کردند. این کار آنها را قادر می ساخت که مقاطع بسیار دقیق ستون های دایره ای را به دست بیاورند. محاسبات اخیر، مهندسان سازه تخت جمشید را در محاسبه ارتفاع ستون ها، نحوه ساخت آنها،‌ فشاری که باید ستون ها تحمل کنند و توزیع تنش در مقاطع ستون ها یاری می کرد. این مهندسان برای به دست آوردن مقاطع دقیق ستون ها مجبور بودند عدد پی را تا چند رقم اعشار محاسبه کنند.»
هم اکنون دانشمندان در بزرگ ترین مراکز علمی و مهندسی جهان چون «ناسا» برای ساخت فضاپیماها و استفاده از اشکال مخروطی توانسته اند عدد پی را تا چند صد رقم اعشار حساب کنند. بر اساس متون تاریخ و ریاضیات نخستین کسی که توانست به طور دقیق عدد پی را محاسبه کند، «غیاث الدین محمد کاشانی» بود.
این دانشمند اسلامی عدد پی را تا چند رقم اعشاری محاسبه کرد. پس از او دانشمندانی چون پاسکال به محاسبه دقیق تر این عدد پرداختند. هم اکنون دانشمندان با استفاده از رایانه های بسیار پیشرفته به محاسبه این عدد می پردازند.
شاه کرمی با اشاره به این موضوع که در بخش های مختلف سازه تخت جمشید، مقاطع مخروطی شامل دایره، بیضی، و سهمی دیده می شود، گفت: «به دست آوردن مساحت، محیط و ساخت سازه هایی با این اشکال هندسی بدون شناسایی راز عدد پی و طرز استفاده از آن غیرممکن است.»
داریوش هخامنشی بنیان گذار تخت جمشید در سال ۵۲۱ پیش از میلاد دستور ساخت تخت جمشید را می دهد و تا سال ۴۸۶ بسیاری از بناهای تخت جمشید را طرح ریزی یا بنیان گذاری می کند. این مجموعه باستانی شامل حصارها، کاخ ها،‌ بخش های خدماتی و مسکونی، نظام های مختلف آبرسانی و بخش های مختلف دیگری است.
مجموعه تخت جمشید مهمترین پایتخت مقاومت هخامنشی در استان فارس و در نزدیکی شهر شیراز جای گرفته است.

بخش اول

بخش دوم

بخش سوم


موجودي عجيب در ستون هاي تخت جمشيد

به تازگي موجودي شبيه به اين در سواحل آمريكا پيدا كردند كه دانشمند ها را بسيار متعجب كرده.و آن ها هنوز پي تحقيقاتي در روي اين جانور عجيب و قريب اند.اگر كمي به اين جانور دقت كنيد ميبينيد كه اين جانور شباهت زيادي به سر ستون تخت جمشيد دارد.پس ميفهميم در آن زمان در خليج هميشه فارس اين موجود زندگي ميكرده كه پس از مرور زمان نسل وي منقرض شده.از دندان هاي اين موجود عجيب و قريب معلوم است كه او هم ميتواند يكي از سلطان هاي بزرگ دريا باشد ولي اندازه ي او بسيار كوچك تر از نهنگ و يا كوسه است.
اين موجود به احتمال 99% در آب هاي خليج فارس هم زندگي ميكرده و حتما هم حيواني درنده و قوي بوده.زيرا هخامنشيان در سنگ تراشي هاي خود هميشه نماد قدرت را كشيده اند مثل:شير،حيوان خيالي اي كه از هر موجود قوي اي برداشت كرده اند


اولین اعلامیه حقوق بشر از زبان کوروش بزرگ
مطلب زیر اعلامیه کوروش بزرگ در هنگام ورود به بابل است که امروزه به عنوان اولین اعلامیه حقوق بشر شناخته می شود همچنین این اعلامیه بر در سازمان ملل هک شده.
منم کوروش شاه شاهان شاه بزرگ شاه نیرومند شاه بابل شاه سومر و آکد و شاه چهار گوشه جهان پسر کموجیه شاه بزرگ نواده کوروش شاه بزرگ از شاخه سلطنت ابدی که سلسله اش مورد مهر خدایان و حکومتش بدلها نزدیک است.
هنگامی که بی جنگ و جدال وارد بابل شدم همه مردم قدوم مرا با شادمانی پذیرفتند در قصر پادشاهان بابل بر سریر سلطنت نشستم .مردوک(خدای بابل)دلهای نجیب مردم بابل را متوجه من کرد زیرا من او را محترم و گرامی داشتم.لشگر بزرگ من به آرامی وارد بابل شد.نگذاشتم صدمه و آزاری بمردم این شهر و این سرزمین وارد آید.وضع داخلی بابل و امکنه مقدسه آن قلب مرا تکان داد.فرمان دادم تا همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و بدینسان آنان را نیازارند .فرمان دادم که هیچ یک از خانه های مردم خراب نشود.فرمان دادم که هیچکس اهالی شهر را از هستی ساقط نکند.خدای بقزرگ از من خرسند شد و بمن که کوروش هستم و بپسرم کموجیه و تمامی لشگر من از راه عنایت برکات خود را نازل کرد.پادشاهانی که در همه ممالک عالم در کاخهای خود نشسته اند از دریای بالا تا دریای پائین و پادشاهان غرب تماما خراج سنگین آوردند و در بابل بر پاهای من بوسه زدند.فرمان دادم که از بابل تا آشور و آکد...و همه سر زمینهائی که در آنطرف دجله واقعند و از ایام قدیم بنا شده اند معابدی را بسته شده بد بگشایند .همه خدایان این معابد را بجاهای خود بر گرداندم تا همیشه در همانجامقیم باشند.اهالی این محلها را جمع کردم ومنازل آنها را که خراب کرده بودند از نو ساختم وخدایان سومر و آکد را بی آسیب به قصرهای آنها که شادی دل نام دارد بازگرداندم. صلح وآرامش به تمامی مردم اعطا کردم.


تاریخچه فولکس بیتل


تاریخچه فولکس بیتل (beetle به معنای سوسک که در آلمانی به آن Kaefer گفته می شود) یا بقول ایرانی ها فولکس قورباغه ای به قبل از جنگ جهانی دوم در آلمان برمی گردد. آن هنگام که فردیناند پورشه (Ferdinand Porsche) در این فکر بود تا به تولید انبوه اتومبیلی بپردازد که قشر متوسط آلمان هم بتوانند آن را خریداری کنند.

او فکرش را با آدولف هیتلر (Adolf Hitler)، جوانی که حتی رانندگی کردن نمی دانست ولی از علاقمندان جدی اتومبیل بود در میان گذاشت. هیتلر از مدت ها قبل - سال 1923 - با خواندن زندگینامه هنری فورد (Henry Ford) در زندان به شدت تحت تاثیر او و تولیدات شرکت فورد بود.

فردیناند پورشه پیش از این روی یک سری اتومبیل کوچک کار کرده بود. هدف او از اینکار آزمایش قطعاتی بود که قرار است بعد ها در اتومبیل مورد علاقه اش بکار برده شود. یک نمونه ساخته شده از این اتومبیل ها مدل 32 NSU در سال 1934 بود که چهار سیلندر داشت و موتورش در قسمت عقب ماشین بود و تا حدودی شبیه فولکس قورباقه ای امروزی کار می کرد.

فوریه سال 1933 هیتلر صدر اعظم آلمان شد و در نمایشگاه اتومبیل برلین تصمیم خود را برای تولید ماشین در آلمان اعلام کرد. یک سال بعد در نمایشگاهی توضیح داد که دولتش از تولید یک اتومبیلمردمی حمایت خواهد کرد.

تحت تاثیر قابلیت های طراحی پورشه، هیتلر طراحی اولیه اتومبیل مورد نظر خود را به او داد، هدف آن بود که اتومبیل بتواند دو بزرگسال و سه کودک را با سرعت شصت کیلومتر در ساعت و با مصرفی در حدود 33 مایل بر گالن حمل کند. قیمت این ماشین نباید بیش از قیمت یک موتور سیکلت، یعنی حدود 1000 مارک (Reichmark) در می آمد.

پورشه مطمئن نبود که قیمت تمام شده این ماشین را بتوان واقعا تا این اندازه پایین آورد، اما به هر حال این پروژه را قبول کرد. نام این پروژه مدل 60 بود و به دلیل محدودیت زمانی در ساخت آن از همان اجزاء و طراحی NSU استفاده شد.

اواخر 1935 اولین نمونه ساخته شده از این ماشین در دو مدل V1 و V2 - که کروکی بود و سقفی قابل باز و بسته شدن داشت - در خیابانها مشاهده می شد. بدنه آنها متشکل از آلومینیومی بود که روی چوب پرس شده بود. اما در سال 1936 بدنه استیل و یک موتور با حجم 984 سی سی و قدرت 22 اسب بخار که حداکثر سرعت آن 65 مایل بر ساعت بود جایگزین بدنه و موتور مدلهای قبلی شد.

مدل 30 ، نمونه ساخته شده بعدی بود که توسط دیملر بنز (Daimler-Benz) ساخته شد. هر چند او معتقد بود شهرت و اعتبار نامش با ساخت چنین ماشین ارزان قیمتی ممکن است به خطر بیفتد و به همین دلیل برای ساخت آن خیلی مشتاق نبود.

ماشین ساخته شده توسط دیملر بنز در سربازخانه های نیروهای SS در نزدیکی شهر اشتودگارت (Stuttgart) تست شد و حدود 200 سرباز با آن رانندگی کردند، تا زمانی که تمام اشکالات داخلی آن رفع شد. در این مدت پورشه به منظور آشنایی با روش های جدیدی که در ساخت ماشین استفاده می شد به آمریکا رفت و تعدادی از مهندسان مهاجر آلمانی را که در کارخانه های آمریکایی کار می کردند، استخدام کرد.

در سال 1937 از کارخانه اصلی که درشهر اشتودگارت بود درخواست شد تا تعداد سی عدد اتومبیل برای ارسال به فستیوال ها و نمایشگاه های مختلف بسازد. آنها می خواستند از این طریق توجه عموم مردم آلمان برای خرید این ماشین را جلب کند. هیتلر همچنین یک طرح پس انداز به مردم ارائه کرد، در این طرح عموم مردم می توانستند تمبر جمع کنند و به جای پول ماشین به دولت بدهند.

در ماه مه 1938، طی مراسم جشنی با حضور جمعیتی هفتاد هزارنفری از مردم و 150 خبرنگار، هیتلر کارخانه جدید ساخت این ماشین را افتتاح کرد. او اعلام کرد که مدل این ماشین بنام 'KdF-Wagen' یا Wagen Strength through joy است. شهری که کارخانه این اتومبیل در آن واقع بود به حمایت از کارخانه، کی دی اف اشتاد (KdF-Stadt) نام گرفت. تولید این کارخانه از سپتامبر 1939 آغاز شد، همان ماهی که جنگ جهانی دوم آغاز شد و هیچ یک از هزاران نفری که تمبر جمع آوری کرده بودند صاحب ماشین نشدند.

در زمان جنگ، KdF-Wagen تبدیل به وسیله نقلیه نظامی شد و Kubelwagen (کوبل واگن) نام گرفت که یک ماشین تست شده با بدنه ای بسیار محکم بود و بعدها موتور آن برای استفاده در ماشین های دیگر توسعه داده شد.

در سال 1942، Kubelwagen با Schwimmwagen که یک وسیله نقلیه چهار چرخ بود که هم در خشکی و هم در آب حرکت می کرد، ادغام شد. در سال 1943 بیش از دوازده هزار نفر از زندانیان در این کارخانه کار می کردند که در آن زمان تقریبا کارش تعمیر هواپیما بود. پس از آن نیز در این کارخانه تا پایان جنگ بمب های دور برد ساخته می شد که سرانجام توسط نیروهای آمریکایی تخریب شد.

بالاخره جنگ به پایان رسید و در سال 1945 هیتلر خودکشی کرد. آلمان به چند بخش تقسیم شد و کارخانه KdF در بخشی که تحت کنترل انگلیس ها بود قرار گرفت. کارخانه مذکور، به منظور حمل و نقل نیروهای اشغالی شروع به ساخت مجدد فولکس قورباغه ای (beetle) کرد. نام شهری که کارخانه در آن قرار داشت به ولفزبورگ (Wolfsburg) و نام کارخانه به 'Wolfsburg Motor Works' تبدیل شد.

تا سال 1946 تنها از قطعات قابل دسترس و موجود در انبار برای ساخت ماشین ها استفاده می شد. پس از آن به تدریج تولیدات کارخانه به هزار عدد در ماه رسید. در این سال دو مدل مخصوص ماشین ساخته شد که یکی از آنها Radclyffe بود، ماشینی دو نفره برای رفت و آمد کلنل Charles Radclyffe در تابستان 1946 و دیگری ماشینی چهار نفره بود که برای رفت و آمد شخصی Ivan Hirst استفاده می شد.

در سال 1948 بعد ازاینکه هینز نوردهوف (Heinz Nordhoff) به عنوان مدیر کمپانی فولکس واگن منصوب شد، تصمیم گرفت کمپانی را توسعه دهد و در این راستا دو کارخانه برای تولید نمونه هایی با سقف متحرک (کروکی) فولکس قورباغه ای در نظر گرفته شدند. یکی از آنها کارمان (Karmann) برای ساخت نمونه چهار نفره و هبمولر (Hebmüller) برای نمونه های دو نفره در نظر گرفته شد. کاپوت و پنجره ها در هر دو یک شکل بودند و مدل های ساخته شده توسط فولکس واگن تست و تایید می شد.

تا اخر سال 1949 تعداد 358 نمونه کروک دار دو نفره و 364 نمونه چهار نفره ساخته شده بود. در23 جولای همان سال کارخانه Hebmüller دچار حریق شد، با وجود خسارات بسیار پس از چهار هفته به کمک کارگران، مجددآ شروع به کار کرد. اما خط تولید کند پیش می رفت بطوریکه در سال 1950 فقط 319 اتومبیل ساخته شد در حالیکه درهمان زمان تعداد تولیدات Karmann به 2679 رسیده بود. سرانجام در سال 1952 خط تولید آن به کارخانه Karmann منتقل شد.

فولکس واگن ادعای فروش 696 مدل Hebmüller از 750 ماشین تولید شده را کرد. کارخانه Wolfsburg تا سال 1978 به تولید خود ادامه داد. در سال 1971 با ساخت Super Beetle تغییر بزرگی بوجود آمد (از انواع قدیمی که هم اکنون در برخی شهر های ایران هم مشاهده می شود). در این مدل جدید جای باک بنزین و لاستیک زاپاس عوض شده بود، پس از آن مدل 1302S از Super Beetle که دارای موتور 1600 سی سی و قدرت 50 اسب بخار بود نیز به بازار آمد.

در 17 فوریه 1972، بالاخره فولکس قورباغه ای از مدل T کمپانی فورد که عنوان محبوب ترین اتومبیل را بخود اختصاص داده بود، پیشی گرفت. آخرین تولیدات آلمانی این ماشین در ژانویه سال 1978 بود. پس از آن در پوابلای (Puebla) مکزیک در کارخانه ای که در سال 1954 ساخته شده بود، تولید آن ادامه پیدا کرد. در ماه مه سال 1981 تعداد بیست میلیون beetle در مکزیک ساخته شد و برای فروش به اروپا صادر شد.


هیتلر به هنگام بازدید از کارخانه KdF-Stadt

مدل سال 1949 کمپانی Kamrmann

انواع مدل کارخانه Hebmüller در سال 1949





بوگاتی ویرون Bugatti Veyron




Bugatti Veyron برابر Eurofighter Typhoon


Bugatti Veyron برابر BMW M3


Bugatti Veyron برابر Mclaren SLR


Bugatti Veyron برابر Porcshe


شما چه تعريفى از شگفت انگيز ترين خودروى دنيا داريد؟
● خودرويى با بيشترين اسب بخار؟
● خودرويى با بيشترين سرعت و شتاب؟
● گرانقيمت ترين خودرو؟

خودروى بوگاتى ويرون به نظر مى رسد كه همه اينها را داشته باشد:
● يك موتور W-16 كه مى تواند 1001 اسب بخار توليد كند.
● بيشترين سرعت 400 كيلومتر بر ساعت
● از 0 تا 97 کیلومتر بر ساعت در 3 ثانيه
● از 0 تا 290 کیلومتر بر ساعت در 14 ثانيه
● برچسب قيمتى بالغ بر 1.2 ميليون دلار

در اين مقاله ما نگاه عميقى به اين خودروى شگفت انگيز خواهيم داشت و خواهيم ديد كه چطور ممكن است اين كارايى عظيم فقط در يك ماشين باشد.
همه چیز با موتور اين خودرو شروع مى شود:

ویژگی برجسته ی بوگاتی ویرون،موتور 1000 اسب بخاری آن است.
اجازه بدهيد با موتور شروع كنيم. شما پروسه طراحى موتورى با اين قدرت را چطور آغاز مى كنيد؟ اگر قسمت" موتور خودرو چگونه كار مى كند" را خوانده باشيد مى دانيد كه اگر بخواهيد موتورى با 1000 اسب بخار را بسازيد. آن موتور بايد قادر باشد بنزين كافى بسوزاند. براى تامين اين قدرت بيش از 5 ليتربنزین در دقيقه نیاز است.

تخمین سوخت مصرفی
اگر از رياضيات خوشتان نمى آيد مى توانيد ناديده بگيريد!
● 1000 اسب قدرت تقريبا معادل 2.6 ميليارد ژول در ساعت است. هر گالن (3.8 ليتر) بنزين شامل 132 میلیون ژول است , بنابراين موتور 1000 اسبى باید بيش از 20 گالون (76ليتر) بنزين در ساعت بسوزاند.
● هر چند موتور خودرو فقط 25% ازانرژى سوخت را به چرخ ها تحويل مى دهد. 75% از اين انرژى به گرما تبديل مى شود. بنابراين موتور خودرو در واقع براى تامين اين قدرت مى بايست 80 گالون در ساعت بنزين مصرف كند ونه 20 گالون. يا همان 5 ليتر در دقيقه.
ما نياز به يك موتور 16 ليترى داريم تا بتواند 5 ليتر در دقيقه سوخت بسوزاند. موتور دوج وايپر نيز 8 ليترى است و 500 اسب توليد مى كند.
اما يك مشكل وجود دارد: موتور V-8 شانزده ليترى خيلى حجيم است و پيستونهاى عظيمى دارد. همچنين امكان ندارد كه بتواند با 6000 دور بر دقيقه بچرخد و حداكثر تا 2000 دور بر دقيقه بيشتر نمى تواند گردش داشته باشد.

بنابراين چگونه بوگاتى توانسته 1000 اسب قدرت را در يك خودروى سواری داشته باشد؟
بوگاتى دو چيز را براى توليد يك موتور جمع و جور وتوانا براى توليد 1000 اسب بخار در نظر گرفت. اولين و مشهودترين چيز توربوشارژر است.
اگر شما قسمت "توربو شارژر چگونه كار مى كند" را خوانده باشيد مى دانيد كه يك راه آسان براى اينكه موتورى با قدرت بالا داشته باشيم بدون اينكه خود موتور را بزرگ بسازيم افزودن مقدار بيشترى هوا به هر سيلندردر ورودى سوخت است.توربو شارژر ها اين كار را مى كنند. توربو شارژر هواى ورودى به سيلندر را فشرده مى كند در نتيجه سيلندر هواى بيشترى را در خود نگه مى دارد. اگر شما 2 برابر هواى بيشتر وارد هر سيلندر كنيد مى توانيد 2 برابر سوخت بيشتر بسوزانيد.در عمل اين نسبت كاملا برابر نيست اما مى توان ايده اى بدست آورد. بوگاتى از يك توربو 18 psi استفاده مى كند كه قدرت خروجى موتور را دو برابر مى كند. بنابراين , توربو شارژر به بوگاتى اجازه می دهد که اندازه موتور را از 61 ليتر به 8 ليتر برساند.براى توليد اين مقدار هواى فشرده بوگاتى به 4 توربو شارژر جداگانه نياز دارد.

موتور و ورودی های هوا
دومين چيزى كه براى توليد موتور بعد از توربو شارژر در نظر گرفته شد بالا نگه داشتن خط قرمز دور و همچنين كاهش تاخير در زمانی كه پدال را مى فشاريم. بوگاتى يك موتور 16 سيلندر كمياب دارد.

2 راه آسان براى ايجاد يك موتور 16 سيلندر وجود دارد.
● يك راه اين است كه دو موتور v-8 در يك خط در كنارديگرى باشد و شفت خروجي نيز به اين دو متصل مى شود.
● راه ديگر اين است كه دو موتور v-8 در كنار هم باشند.

دومين شيوه در حقيقت راهى است كه بوگاتى اولين موتور 16 سيلندر خود را در اوايل قرن 20 ايجاد كرد.
در موتور ويرون , بوگاتى راه سختی را انتخاب كرد.بوگاتى دو موتور v-8 را درکنار هم ادغام و هر دو آنها را به يك ميل لنگ متصل کرد.اين پيكربندى موتور w-16 را در ويرون ايجاد كرد. 2 تا v تشكيل w را مى دهند.

خصوصيات برجسته:
خصوصيات موتورw-16 بوگاتى شگفت انگيز است.براي مثال:
● موتور داراى 4 سوپاپ در هرسيلندر و در مجموع داراى 64 سوپاپ است.
● داراى يك سيستم روغنكارى با محفظه خشك است كه از خودروهاى فرمول یک قرض گرفته است.به همراه يك مسير روغن داخلى پيچيده براى تضمين روغنكارى مناسب و خنك كارى براى 16 سيلندر
● داراى كنترل الكترونيكى است. داراى زمان بندى متغير پيوسته بادامك است كه براى كاركرد بهينه در دورهاى مختلف موتور به كار مى رود.
● داراى يك رادياتور عظيم است كه بايد گرماى هدر رفته از سوختن 5 لیتربنزين در دقيقه را جذب كند.
هر چيز در مورد اين موتور بهترين است. يك مجموعه جمع و جور و جالب توجه است.اين موتور تنها 710 ميليمتر طول, 889 ميليمترعرض و 730ميليمتر ارتفاع دارد.

براى مهار كردن اين مقدار اسب بخار و گشتاور, نياز به يك سيستم انتقال قدرت شگفت انگيز است.

انتقال قدرت:

انتقال قدرت اين خودرو بى همتاست چون باید دو برابر گشتاور بيشتری را نسبت به خودروهاى اسپورت قبلى به كنترل در آورد .
انتقال قدرت اين خودرو شامل موارد زیر است:
● هفت دنده
● سيستم كلاچ دوگانه(دوبل)
● تعويض ترتيبى(سكوئنشال)
● سيستم تعويض كامپيوترى

اين سيستم كنترل كامپيوترى همانند سيستمى است كه در خودروهاى فرمول یک و خودروهاى مسابقه اى استفاده مى شود.هيچ پدال كلاچ يا اهرم تعويضى براى راننده وجود ندارد. كامپيوتر ديسك هاى كلاچ را به خوبى يك تعويض واقعى كنترل مى كند.اين كامپيوتر قادر است دنده ها را در 0.2 ثانيه تعويض كند.

اغلب غير ممكن است كه همه گشتاور موتور w-16 فقط به دو چرخ انتقال داده شود بدون اينكه آن دو چرخ روی زمین سر بخورند و فقط حول خود بچرخند. بنابراين ويرون هميشه چهار چرخ متحرك است. با استفاده از سيستم كنترل كششى(traction control system) ، خودرو قادر خواهد بود كه همه اسب بخار موتور را حتي در حالت شتاب كامل به كار گيرد. براى توضيح بيشتر در مورد سيستم چهار چرخ متحرك ببينيد : آئودى كواترو و نيز "ديفرانسيل چگونه كار مى كند" و " چهار چرخ متحرك چگونه كار مى كند"

بدنه بوگاتی ویرون:

طبق گفته يكى از طراحان ويرون, بزرگترين چالش در طراحى ويرون آيروديناميك آن بوده است. چطور مى توان خودروى مسافربرى را با 400 کیلومتر بر ساعت در جاده نگه داشت؟


خودروهاى فرمول یک يا مسابقه اى نيز مى توانند با سرعت 400 کیلومتربر ساعت حركت كنند ولى آنها يك طراحى بدنه منحصر به فرد دارند. يك راننده بر روى مكانى مشخص دراز مى كشد. فاصله خودرو با زمين بسيار اندك است و از بالهاى بزرگى استفاده مى كند كه نيرويى به سمت پايين وارد می كنند. ولى بوگاتى ويرون مانند يك خودروى عادى است كه جاى 2 سرنشين نيز دارد.

اندازه هاى ويرون: 79 اينچ (2 متر) عرض, 176 اينچ (4.47 متر) طول و فقط 48 اينچ(1.22 متر) ارتفاع.

بخاطر داشته باشيد كه"هامر 2"(81.2) اينچ عرض دارد. ويرون نسبت به ارتفاعش خيلى عريضتر است.


از طرف ديگر،سطح زیرین ويرون مانند خودروهاى فورمول یک، دوكى مانند و ونتورى شكل است كه باعث افزايش نيروى رو به پایین مى شود. اغلب يك بالچه در پشت ويرون وجود دارد كه در سرعت هاى بالا به طور خودکار باز می شود که باعث افزايش نيروى رو به پایین شده و خودرو را چسبیده به جاده نگه مى دارد.

نشان داده شده كه خودروهاى سوپر اسپرت با داشتن بالچه عقب متحرک قادرند در سرعتهاى بالا وزنى معادل 100 كيلوگرم در عقب و 80 كيلوگرم در جلوى خودرو ايجاد كنند.

بالچه عقب در سرعت های بالا نیروی رو به پایین زیادی ایجاد می کند.


موتور و ورودی های هوا
اگر شما به عكس فوق نگاهى بياندازيد متوجه دو وسيله لوله مانند مى شويد كه در طرف موتور و بر روى سقف خودرو قرار دارند.ويرون از اين كانالهاى براى كنترل جريان هوا استفاده مى كند.

ويرون سه دليل براى كنترل جريان هوا دارد.
1- در بيشينه قدرت، موتور 45000 ليتر هوا در هر دقيقه مصرف مى كند.
2- در بيشينه قدرت، موتور 5 لیتر بر دقيقه بنزين مصرف مى كند و گرماى حاصله مى بايست توسط رادياتور جذب گردد.
3- در زمان توقف، ترمز ها نياز به دفع حرارت دارند، خصوصا زمانيكه با سرعت زياد و ترمزهاى زياد در جاده هاى پر پيچ و خم مى رانيم.

موتور ويرون پشت راننده قرار گرفته است. کانال هاى هوا كه بر روى سقف قرار دارند هوا را به موتور و نيز دريچه هاى هوا كه در کناره ها قرار دارند هوا را به ترمز هاى عقب مى برند.

اندازه موتور و سيستم انتقال قدرت، به همراه سيستم چهار چرخ متحرك و چهار شفت محرك به همراه ايجاد دو صندلى و بزرگتر كردن ابعاد خودرو، باعث افزايش وزن خودرو مى شود. به همين دليل بدنه آن را با فيبر كربن مى سازند تا وزن آن كاهش يابد.

وزن خودرو در حدود 1950 كيلوگرم است. براى مقايسه , دوج وايپر وزنى حدود 454 كيلوگرم كمتر از ويرون دارد.

تايرها و فضاى داخلی
حتى تايرهاى به كار رفته براى ويرون منحصر به فرد هستند. آنها اختصاصا توسط ميشلن(Michelin) ساخته شده اند تا بتوانند تنش وارده به تاير را درسرعت 400 کیلومتربر ساعت تحمل كنند. اين تايرها نياز دارند كه مانند تايرهاى خودروهاى مسابقه اى به زمين بچسبند و بتوانند از حداكثر توان موتوراستفاده كنند.

بدين منظور ميشلن يك تاير كاملا جديد ساخت تا بتواند جوابگوى نياز تجهيزات بى همتاى ويرون باشد. در عقب تايرها 365 ميليمترعرض دارند و در جلو 245 ميليمتر عرض دارند .

اندازه تايرها در جلو 245/690 R520 ودر عقب 365/710 R540 است.

اندازه قطر طوقه در جلو 520 ميليمتر و در عقب 540 ميليمتر (تقريبا 20 اينچ) است. اين تايرها به بيان ديگر بزرگ و حجیم هستند. تايرهاى عقب بزرگترين تايرهايى هستند كه تاكنون براى چرخ هاى عقب يك خودروى سوارى طراحى شده است.

اين تايرها از سيستم PAX ميشلن استفاده مى كنند. فشار تاير به صورت خودكار اندازه گيرى مى شود و اين تاير مى تواند به صورت بدون باد 201 كيلومتر با سرعت 80 كيلومتر بر ساعت حركت كند. سيستم كشف كننده كمبود فشار هوا نقش مهمى را در امنيت سيستم PAX بازى مى كند. اين نقش ، آگاه كردن شما به كمبود فشار چه اندك اندك و چه ناگهانى است.

يكى از مزاياى سيستم PAX توانايى حركت بدون باد و عدم نياز به تاير يدك است.

فضاى داخلى:
ويرون در مدل اشرافى خود 2 صندلى دارد. بيشتر فضاى داخلى با چرم پوشيده شده است. داشبورد،صندلى ، سقف و كناره ها همه چرمى اند. فقط بعضى از ادوات و مقدار كمى تكه هاى فلزى به عنوان زينت به كار رفته اند.



انواع مختلفى از وسايل الكترونيكى در خودرو وجود دارد كه به زيبايى و ظرافت در آن قرار دارند. يك سيستم استريو جالب توجه، سيستم ناوبرى و...

آيا همه اينها ارزش ميليون ها دلار را دارد؟ چه كسى مى داند! ولى با اين وجود ويرون نشان دهنده يك پيروزى تكنولوژيكى بزرگ و جالب توجه است.

اگر به خودروهاى مسابقه اى نگاهى بياندازيم اغلب اين خودروها ى مسابقه اى سريع تر از ويرون نمى توانند بروند. در حقيقت ويرون به حد نهايى يک خودروى سواری نزديك شده و بعيد است خودرويى ببينيم كه فراتر از ويرون در زمينه توان باشد.

اين به بيان ديگر بهترين چيزى است كه ويرون بدست آورده است.
منبع: www.parsikhodro.com 


سیر تکاملی لوگوی BMW

تصوير
تصوير
تصوير
تصوير

لامبورگيني رونتون Lamborghini Reventón





صداي موتور رونتون



قیمت این خودروی فضایی چقدر است ؟
اگر از مسئولین لامبورگینی بپرسید آنها به شما خواهند گفت: 1.4 میلیون دلار یعنی تقریبا یک میلیارد و سیصد میلیون تومان ... البته این قیمت جدا از مالیات و عوارض میباشد !

بهتر است بیشتر در مورد این خودرو بدانیم و این که اصلا این چه موجودیست ؟!

سازنده ایتالیایی خودروهای مجلل اسپرت ( luxury sports car ) یعنی شرکت لامبورگینی، در نمایشگاه بین المللی خودرو در فرانکفورت آلمان از یک خودروی جدید این شرکت پرده برداری کرد، یک خودروی منحصر به فرد که بیشتر از یک وسیله روی چهار چرخ هست
با برچسب قیمت 1.4 میلیون دلاری (بدون احتساب مالیات) ، این گرانترین خودرویی است که ساخته شده و قرار است در سال 2008 روانه بازار شود.اما در مورد قیمت نهایی آن باید چند ماهی صبر کرد تا در سال 2008 به صورت رسمی روانه بازار شود و به گفته مسئولین شرکت خودروسازی لامبورگینی این خودرو گرانترین خودروی جهان خواهد شد.
البته شرکت لامبورگینی تاکنون 20 عدد از این خودرو را پیش از تولید پیش فروش کرده و همگی را تاکنون فروخته است.
رونتون در زادگاه اصلی لامبورگینی یعنی Sant'Agata در بولونیای ایتالیا متولد شده و طراحی منحصر به فرد و خشن این خودرو آن را بی رقیب ساخته است

"استفان وینکلمن" مدیر اجرایی شرکت لامبورگینی میگوید: به همین راحتی که این حرف رو به زبان میاورم ما تاکنون و تنها طی چهار روز، بیست عدد از این خودرو را فروخته ایم و به راحتی میتوانیم 20 خودروی دیگر را هم پیش از اینکه تولید کنیم پیش فروش کنیم.
وینکلمن اضافه میکند که مشتریهای ما از ستارگان سینما و ورزشی نیز هستند اما بیشتر مشتریان ما تجار هستند. افرادی که عاشق محصولات ویژه و اشرافی لامبورگینی هستند

اما خودرویی که در تصویر میبینید نامش Reventon میباشد. با چهره ای خشن که اینگونه طراحی تبدیل به عادتی برای سازندگان این کمپانی شده است.
علت انتخاب این نام برای خودرو مانند انتخاب نام کمپانی، برای خود داستانی دارد. Reventon یک گاو نر وحشی(مخصوص مسابقات گاوبازی) بود که به علت کشتن فلیکس گزمن (گاو باز معروف در آن زمان) در سال 1943 معروف شد
این خودرو از روی مدل مورسیه لاگو LP640 الگو برداری شده است. همچنین طراحی موتورهای لامبورگینی از جت های جنگنده الهام گرفته شده اند.

موتور این خودرو مانند مدل LP640 ، دوازده سیلندر میباشد که این امر باعث شده صفر تا صد این خودرو 3.4 ثانیه باشد. همچنین حداکثر سرعت ثبت شده در این خودرو نیز به 340 کیلومتر در ساعت رسیده است. پس با این سرعت بسیار، از فکر گشت زنی در خیابان باید گذشت چون هیجانش به این است که تا میتوانید گاز بدهید ... ولی سعی کنید که زیاده روی نکنید !
این خودروی 12 سیلندری با حجم موتوری برابر 6.5 لیتر (6496 cc) قدرتی برابر با 650 اسب بخار در 8000 دور در دقیقه و نیروی گشتاوری معادل 660 نیوتن متر در 6000 دور در دقیقه تولید میکند. بخش بیرونی تماما از جنس كربن خالص دولایه و شاسی تمام فولادی ساخته شده است.
این خودروی با شکوه با شاسی پایین، چهره ای خشن دارد تا جایی که بعضی افراد به آن لقب قاتل، کشنده و مهلک داده اند و به نظر بنده همین چهره باعث ابهت بیشتر این خودرو شده است

ترمزها در جلو دیسک های سوراخ دار خنک شونده با گیره های 6 پیستونه و مجهز به ABS می باشد و در عقب نیز دیسک های سوراخ دار میباشند

طول ، عرض و ارتفاع این خودرو به ترتیب 185.04 و 81.02 و 44.69 اینچ که با مقیاس میلیمتر به ترتیب برابر با 4700 و 2058 و 1135 میلیمتر خواهد بود، همچنین وزن آن 1665 کیلوگرم میباشد

مصرف سوخت:
در حالت شهری ..................... 32.3 لیتر در 100 کیلومتر
در حالت خارج شهری .............. 15 لیتر در 100 کیلومتر
میانگین شهری و برون شهری .... 21.3 لیتر در 100 کیلومتر
تولید دی اکسید کربن .............. 495 گرم در هر کیلومتر

ویژگی های این خودرو

خودروهای لامبورگینی بی همتا
لامیورگینی Reventon خودرویی ویژه برای جاده ها میباشد با خصوصیات و ویژگی های بسیار. خودرویی چسبیده به زمین ، بدنه ای با خطوط لبه دار که مقاومت هوا را بسیار کم کرده است که همین موضوع باعث افزایش سرعت این خودرو میشود.

اگر چه این خودرو از مدل مورسیه لاگو LP640 الگو برداری شده است اما طراحی بدنه و بیرونی خودرو کاملا جدید است . بدنه این خودرو از CFC یعنی از کامپوزیت فیبر کربن ساخته شده که مقاومت و استحکام آن کاملا مشخص است . اجزای بیرونی خودرو با این نوع کامپوزیت و همینطور فولاد کار شده، کاملا با یکدیگر مقاوم شده است.
جلوی این خودرو نیز با جلوبندی بسیار محکم و همینطور طرح بیرونی بسیار قدرتمند به شیوه ای طراحی شده است که در وسط به صورت یک پیکانی میباشد که ضمن کاهش مقاومت هوا ، آنرا (هوا) برای خنک کردن سیستم ترمز و همینطور سیلندرهای خودرو هدایت میکند.

هر دو در این خودرو به سمت بالا باز میشوند
در زیر درها کانال های هوایی وجود دارد که باعث چسبندگی بیشتر این خودرو به زمین میشود که این امر باعث میشود این خودرو به این راحتی ها چپ نکند
در سمت راننده این کانال برای افزایش جریان روغن در رادیاتور میباشد و در سمت دیگر خودرو این کانال برای تضمین گردش هوا در زیر خودرو میباشد(لازم به ذکر است که در این شیوه نوین چسبندگی خودرو را به کف جاده بیشتر میکند) که همین ابتکار امنیت این خودرو را در سرعت 340 کیلومتر در ساعت تضمین میکند
Reventon تنها از مشخصات و امکانات مورسیه لاگو LP640 بهره نگرفته ،بلکه امکانات و بهینه سازی های بیشتری را به کار برده است مانند: اصلاحات در آیرودینامیک ، سیستم خنک کننده موتور که بسیار با اهمیت است، سیستم مکش هوا (کانال هوا) و همینطور ترمزها،جریان هوا در خودرو و همینطور قسمت هندسی کانال هوایی موتور

کامل و عالی در جزئیات نهایی
کاپوت خودرو (برخلاف بیشتر خودروهای معمولی، در عقب خودرو و در پشت صندلی مسافرین قرار دارد) از چند لایه شیشه با درز تهویه قابل باز شدن ساخته شده است. به طوری که به راحتی میتوان قلب تپنده این خودرو را مشاهده کرد

در کل میتوان گفت که طراحان لامبورگینی عاشقانه اجزای مختلف این خودرو را طراحی کرده اند تا جایی که طراحی درپوش باک نیز از همین هنرمندی بهره برده به طوری که قطعه کوچکی از آلومینیوم با زیبایی کامل در این بخش کار شده است.

چراغ ها
جلوی خودرو ، مردنترین چراغ های دیودی که از نوع زنون (Bi_Xenon) میباشد کار شده است. همچنین هفت ال ای دی (LED) نور مداوم (نوری که هنگام روشن بودن خودرو همیشه در عقب خودرو روشن است) در عقب خودرو به همراه بیش از نه LED دیگر برای چراغ راهنما و خطر قرار دارد.
به دلیل دمای بالا در قسمت پایین و عقب خودرو ، LED های ویژه و نسوزی قرار داده شده است که وظیفه روشنایی چراغ راهنما، خطر و ترمز دارد

رنگ جدید خودرو
طراحان این خودرو رنگی جدید برای این خودرو انتخاب کرده اند، رنگ مات، مابین خاکستری و سبز.

این ویژگی مات بودن علاوه بر رنگ بدنه، در چرخ ها و رینگ ها هم مشاهده میشود که به طور ویژه برای Reventon اجرا شده است.
پره هایی از جنس کربن مات با پره های آلومینیومی مشکی رنگ که در هم آمیخته شده است. البته این کار تنها برای زیبایی رینگ ها نبوده و علتی دیگری نیز داشته و آن اینکه این کار باعث کاهش دمای دیسکهای ترمز میباشد که از جنس سرامیک مستحکم و تقویت شده ساخته شده است.

پنل نمایشگر سرعت همانند نمایشگرهای هواپیما
طراحی و ساختار داخل خودرو به طور کامل با نمای بیرونی همخوانی دارد. برای نمای داخلی خودرو از ترکیب آلکانترا ، آلومینیوم ، کربن و چرم استفاده شده است که این امر باعث بوجود آمدن یک استاندارد با کیفیت برای تزئینات داخلی خودرو شده است.
داخل خودرو مانند یک هواپیمای مدرن شده است. پنل نمایشگر خودرو از 3 بخش کریستال مایع با مد نمایش جدید ساخته شده که با لمس کردن یک دکمه به راحتی میتوان حالت نمایش اطلاعات را تغییر داد.
این بخش با پوششی از آلومینیوم مقاوم و با روکشی از کربن احاطه شده است.
در نمایشگر این خودرو ما بخش جدیدی رو میبینیم که تاکنون در هیچ خودرویی به کار نرفته است و تنها در هواپیماها و همینطور برای استفاده تیم های مسابقات فرمول یک برای آنالیز میتوان مشاهده کرد. و آن نمایش نیرو و فشار ثقل خودرو میباشد که اهمیت خود را در پیچ ها بیشتر نشان میدهد

تجهیزات قابل تنظیم
تجهیزاتی که در سمت چپ سرعت سنج به صورت ستونی وجود دارد، نمایش دهنده شماره دنده انتخاب شده میباشد. هر Reventon با دنده های خودکاری که اهرم آن در زیر فرمان وجود دارد هدایت میشود.

شاخص سرعت سنج . نمایشگر دور موتور
در واقع سرعت سنج و نمایشگر دور موتور از حالت کلاسیک که به صورت عقربه ای بود به طور کامل تغییر کرده و به صورت یک صفحه نمایش درخشان و رنگی تبدیل شده است. همچنین نمایشگر ثقل خودرو در مرکز این نمایشگر قرار گرفته است

سیستم الکترونیکی کاملا ساخت لامبورگینی
تمام سیستم های الکترونیکی لامبورگینی و نیز تمام سیستم های کنترلی ، به طور کامل ساخت طراحان و متخصصان لامبورگینی میباشد.

این خودرو با رنگ خاکستری-سبز مات و 3 سال گارانتی در نمایشگاه بین المللی فرانکفورت 2007 معرفی و به نمایش در آمد.


جزئیات خودرو :

Frame
High strength tubular steel structure with carbon fibre components.

Bodywork
(In carbon fibre, except roof and door external panels (steel

Steering
Type Mechanical (rack and pinion) power-assisted
(Right-hand turning circle 12.55 m (41.17 ft


Wheels and tyres
Front 245/35 ZR 18
Rear 335/30 ZR 18


Engine
Type 12 cylinders at 60°
(Bore and stroke 88 mm x 89 mm (3.46 in x 3.50 in
(Displacement 6496 cc (396.41 in3
Compression ratio (11  0.21
Maximum power 650 HP (478 kW) at 8000 rpm (guaranteed through the engine selection)
Maximum torque 660 Nm (487 lb-ft) at 6000 rpm
Engine position in vehicle Longitudinal central-rear
Cylinder heads and engine block Aluminium
Intake system Variable geometry with 3 operating modes

Timing
4 valves per cylinder, 4 overhead camshafts
Timing gear transmission 2 chains
Continuous timing variator (int. and ex.) Electronically controlled

Ignition system
(Static type ignition system with individual coils (one for each spark plug
Firing sequence 1-7-4-10-2-8-6-12-3-9-5-11


Fuel system/injection
Lamborghini LIE electronic engine control unit, multipoint, sequential timed, DRIVE BY WIRE

Lubrication system
Type Dry sump
Recovery pumps 2 gear pumps
Delivery pump (high pressure) 1 gear pump


Cooling system
Type Liquid cooled, with pressurized circuit

Transmission
Type of transmission Permanent all-wheel drive with Viscous Traction system
Gearbox 6-speed mechanical gearbox
Clutch Dry single disc
(Clutch disc diameter 272 mm (10.7 in

Transmission ratios
Gearbox:
Ist 1:3.091
IInd 1:2.105
IIIrd 1:1.565
IVth 1:1.241
Vth 1:1.065
VIth 1:0.939
Reverse 1:2.692

Brakes
4 self-ventilated rotors with pedal control, hydraulic transmission with dual independent circuits, one for each axle with vacuum servo.
ABS antilock device + DRP function.

Steel brake lines
(Front rotor Ø 380 x 34 mm (14.96 in x 1.34 in
(Front calliper cylinders N. 8 (32-28 mm/32-28 mm
(1.26 in-1.10 in/1.26 in-1.10 in )
(Rear rotor Ø 355 x 32 mm (13.98 in x 1.26 in
(Rear calliper cylinders N. 4 (40-44 mm
(1.57 in-1.73 in)
(Ceramic rotors system (Optional
(Front rotor Ø 380 x 38 mm (Ø 14.96 in x 1.5 in
(Front calliper cylinders N. 6 (32-36-38 mm) (1.26 in-1.42 in-1.5in
(Rear rotor Ø 380 x 38 mm (Ø 14.96 in x 1.5 in
(Rear calliper cylinders N. 6 (32-36-38 mm) (1.26 in-1.42 in-1.5in
Handbrake Mechanical, acting on rear wheels

Suspension
4-wheel independent articulated quadrilateral system. Hydraulic shock absorbers and coaxial coil springs. Suspension with dual front and rear struts, antiroll, antidive and antisquat bar.

Performance data
(Top speed 340 km/h (211.3 mph
(Acceleration 0-100 km/h (0-62 mph) 3.4 s (before: 3.8 s

Dimensions
(Wheelbase 2665 mm (104.92 in
(Total length 4700 mm (185.04 in
(Total width 2058 mm (81.02 in
(Total height 1135 mm (44.69 in
(Dry weight (no fuel and no liquids) 1665 kg (3670.7 lb
(Front trackwidth 1635 mm (64.37 in
(Rear trackwidth 1695 mm (66.73 in
(Front overhang 1080 mm (42.52 in
(Rear overhang 955 mm (37.60 in
(Maximum overall width with external rear-view mirrors 2215 mm (87.20 in

(Liquid capacities (litres
(Engine oil 12 litres (3.17 gal
(Gearbox oil 3.5 litres (0.92 gal
(Front differential oil 1 litre (0.26 gal
(Rear differential oil 2.5 litres (0.66 gal
(Cooling circuit 15 litres (3.96 gal

(Consumption (according to DIR 1999/100/CE
Urban 32,3 l/100km
Extra-urban 15,0 l/100 km
Combined 21,3 l/100 km
CO2 emissions 495 g/km